در این وبلاگ مهمان توسط John Carr OBE، متخصص برجسته جهان در زمینه ایمنی آنلاین برای کودکان، با برخی از نکات کلیدی در مورد مسئله حریم خصوصی و رمزگذاری آشنا می شویم.

حریم خصوصی و رمزگذاری

از نظر تاریخی، اگر موضوعی به اندازه کافی مهم یا حساس بود، عموماً راه‌هایی برای سازماندهی فعالیت‌های فرد وجود داشت، مانند اینکه به او اطمینان زیادی داد که هیچ نهاد ناخواسته‌ای از شما شنود یا جاسوسی نکرده یا نمی‌توانست باشد. ممکن است دردسرساز باشد اما می توان آن را انجام داد.

شما می‌دانستید که به لطف میکروفن‌های جهت‌دار دوربرد، باگ‌های مخفی یا دوربین‌های قدرتمند، ممکن است دیگران بدانند که در هر زمان با چه کسی بودید، تا آن‌ها یک رکورد کلمه به کلمه از آنچه در مورد بحث شد را حذف کنند و یک یادداشت مفصل از آنچه اتفاق افتاده است افرادی که این کار را انجام می دهند، دیده نمی شوند و قابل مشاهده نیستند. آنها ممکن است برای دولت شما، شخص دیگری، یک رقیب یا همسر یا همسر معشوق شما کار کنند. بر این اساس، شما با احتیاط عمل می کنید. اگر به اندازه کافی مهم یا حساس بود.

احتمالاً می‌دانید که هر نامه یا بسته‌ای که از طریق پست ارسال می‌کنید ممکن است هنگام عبور از سیستم مرتب‌سازی اسکن شود یا بو داده شود، شاید حتی باز شده و بررسی شود که آیا نشانه‌ای نشان می‌دهد که ممکن است حاوی کالای قاچاق باشد یا اگر به یک سازمان ارسال می‌شود. آدرس حساس

همینطور برای نامه یا بسته ای که دریافت کرده اید. در شرایط خاصی می‌توانست قبل از تحویل باز و بررسی شود و هرگز به شما گفته نمی‌شود یا نمی‌توانید بگویید. شما همچنین می‌دانستید که تلفنی که به دیوار خانه‌تان وصل شده است، قابل شنود است.

بدون سوء ظن یا شواهد فردی

بعداً وقتی به یک فرودگاه یا دیگر مراکز اصلی حمل و نقل می روید، یا وارد طیف وسیعی از ساختمان ها می شوید، بدون هیچ دلیل یا مدرکی برای توجیه هر نوع سوء ظن فردی، کیف دستی، کیف یا چمدان همه، حتی بدن آنها ممکن است اسکن شود. به دنبال هر چیزی که ممکن است خطری برای امنیت عمومی یا جان کسی باشد، مانند اسلحه یا بمب. همه ما با آن همراهی می کنیم زیرا هدف اصلی این رفتار بسیار مزاحم را که اغلب توسط کارمندان دولت یا پیمانکاران دولتی انجام می شود، درک کرده و می پذیریم.

با محو شدن دنیای آنالوگ…

اما اوضاع در حال تغییر است.

در دنیای مشابه گذشته، خشم تروریست ها، جنایات، کلاهبرداری ها و کلاهبرداری های مختلف هنوز برنامه ریزی و اجرا می شد. اگر افراد شرور اقدامات احتیاطی درست را انجام می دادند، ممکن است از آن خلاص شوند. از طرف دیگر، از طریق کار پلیسی که احتمالاً شامل مقدار زیادی از چرم کفش است، یا از طریق احضاریه در پرونده های مدنی، می توان مدارکی را به دست آورد که به عدالت اجازه می دهد مسیر خود را دنبال کند.

هیچ راهی برای اثبات یا رد این موضوع وجود ندارد، اما من دوست دارم فکر کنم که مقیاس و سهولتی که افراد بد قادر به انجام کارها بودند محدودتر بود، زیرا تلاش برای اطمینان از اینکه مقامات نمی توانند شما را بعد از رویداد پیدا کنند، بسیار زیاد بود. از اصطکاک دردسر زیاد.

مشکل اینجاست که با محو شدن دنیای آنالوگ، تکنولوژی ما را به نقطه‌ای سوق داده است که از بسیاری جهات مهم مادی، شاید نه در تئوری بلکه در عمل، در مقیاس بخش‌های عظیمی از رفتار انسان در حال انجام است یا می‌تواند کاملاً فراتر از امکان هرگونه بررسی دقیق توسط کسی قرار گیرد.

این کار به نام حفظ حریم خصوصی انجام می‌شود و واکنشی است به کشفی که سازمان‌های دولتی و شرکت‌های خصوصی با سوءاستفاده از ابهامات یا شکاف‌های قانون، از انتظارات معقول ما از حریم خصوصی به شدت سوء استفاده کرده‌اند. امروزه به این پدیده ها به ترتیب به عنوان دولت نظارت و سرمایه داری نظارتی

آونگی در حال چرخش است

اما مشکل اینجاست که آونگی به راه افتاده است که اگر کنترل نشود، حاکمیت قانون و به همراه آن امکان محاکمه مجرمان یا افرادی که مرتکب اشتباه مدنی شده اند را تضعیف می کند، زیرا مدارک لازم را نمی توان به دست آورد. به دست آمده است، یا برای به دست آوردن آن زمان و منابع زیادی نیاز است. این ممکن است برای بسیاری از افراد ثروتمند یا افراد با فن‌آوری بالا مشکلی ایجاد نکند، اما ممکن است برای بقیه ما مشکل ایجاد کند، زیرا ناتوانی سیستم قضایی به قیمت ما تمام می‌شود.

عدالت به تأخیر افتاده، عدالت انکار شده است. عدالتی که در ابد انکار می شود همان چیزی است که ما آن را ظلم می نامیم.

یک مشکل مدرن که به دنبال راه حلی مدرن است

هیچ کس در دنیای من به حریم خصوصی حمله نمی کند یا سعی در تضعیف حریم خصوصی ندارد. آنچه ما در تلاشیم انجام دهیم یافتن راه‌های مدرنی است که از حریم خصوصی بدون انداختن کودکان زیر اتوبوس محافظت می‌کند.

بخشی از مشکل در حال حاضر این است که بحث های مربوط به حریم خصوصی با مسائل کاملاً متمایز در مورد رمزگذاری به طور کلی و رمزگذاری انتها به انتها (E2EE) به طور خاص مخلوط شده است. هیچ‌کسی که با او کار می‌کنم نمی‌خواهد رمزگذاری را بشکند یا استفاده از آن را ممنوع کند، اما روشی را رد می‌کنم و از شیوه‌ای که به‌طور خاص، تعریف آنچه E2EE را تشکیل می‌دهد و شامل مطالبی که رمزگذاری نشده‌اند بسط داده شده است، رد می‌کنم.

بنابراین، افرادی که از اسکن سمت سرویس گیرنده حمایت می کنند، به عنوان می خواهند رمزگذاری را تضعیف یا شکستن دهند. این به سادگی یک چهره برهنه است…….کلمه ای که من در اینجا به دنبال آن هستم چیست؟ در واقع چیزی که اتفاق می افتد این است که برخی از افراد سعی می کنند تیرک های دروازه را جابجا کنند و همان وضعیتی را به مطالب رمزگذاری نشده اعطا می کنند که به مطالب رمزگذاری شده می دهند. که قابل قبول نیست.

آیا اینطور نیست که اسکن سمت مشتری یک فناوری محافظتی است که می تواند در جهت منافع عمومی کار کند، کنار هم بنشیند و با رمزگذاری کار کند؟

نهادهای خصوصی تصمیماتی گرفته اند…

نهادهای خصوصی تصمیم گرفته اند E2EE را در مقیاس انبوه با کمترین اصطکاک یا به عنوان بخشی از یک استراتژی تجاری (به عبارت دیگر برای کسب درآمد) یا به دلیل جهان بینی خود منتشر کنند، به عبارت دیگر به این دلیل که اعتقادات خاصی در مورد نحوه عملکرد جهان دارند. یا باید کار کند این یک دستور کار سیاسی است. ایرادی ندارد اما باید بدانیم که همین است.

هیچ قانونی وجود ندارد که کسی را از انتشار E2EE منع کند. اما باید بدانیم که مانند بسیاری از چیزهایی که با دنیای دیجیتال به طور کلی و اینترنت به طور خاص مرتبط است، نهادهای قانونگذار ما با سرعت توسعه فناوری پیشی گرفته اند. امیدوارم زندگی نکنیم که پشیمان شویم، اما در این مورد می ترسم که ممکن است.

غیرممکن است باور کنیم کسانی که آنچه را که ما اکنون از آن به عنوان بدنه اصلی قوانین حقوق بشر یاد می کنیم یا قوانین حفظ حریم خصوصی ما نوشتند، هرگز ورود فناوری های دیجیتال را به روشی که در سی سال گذشته یا بیشتر تکامل یافته اند، پیش بینی کرده اند.

هیچ نهاد قانون‌گذاری هرگز فرمانی را تصویب نکرده است که بگوید حریم خصوصی یک حق منسوخ یا برتر است که بالاتر یا جدا از سایرین است. این یکی از حق در میان بسیاری است. باید تعادل برقرار شود. هیچ قانون‌گذاری هرگز قصد نداشته است که حریم خصوصی به مانعی در برابر عدالت تبدیل شود.

دولت های بد نباید سرعت بخش باشند…

یکی از بحث‌های پوچ‌تر که درباره تعدادی از راه‌حل‌های فنی ممکن برای چالش‌هایی که با آن روبرو هستیم می‌شنود، این است که چگونه بازیگران بد می‌توانند از آنها سوء استفاده کنند.

من نمی توانم به یک فناوری دیجیتال فکر کنم که توسط یک بازیگر بد سوء استفاده نشده باشد یا نتواند مورد سوء استفاده قرار گیرد. گفتن به سادگی معنا ندارد

من می دانم که اگر x یا y را انجام دهیم به حفظ امنیت کودکان در کشور من کمک می کند، اما آقای دیکتاتور در کشور z می تواند از همین فناوری استفاده کند، شاید کمی آن را بچرخاند و کارهای بدی با آن انجام دهد، بنابراین از استفاده از x یا y خودداری می کنم. برای محافظت از کودکان در کشورم

این امر آقای دیکتاتور را مسئول ایمنی کودکان در اینترنت در کشور شما و هر کشور دیگری قرار می دهد. این موضوع به هیچ وجه منطقی نیست.

پاسخ به نگرانی‌ها در مورد استفاده نادرست از فناوری، اصرار بر یک چارچوب قانونی قوی مرتبط با مکانیسم‌های شفافیت قوی، مستقل و قابل اعتماد است.

در کشورهایی که حکومت قانون به طور معمول مورد احترام قرار می گیرد، این کار موثر خواهد بود. نقاب دولت ناظر برملا شد و رفتار بد شرکت‌ها افشا شد. ما قوانین خود را تغییر دادیم تا معادلات به نفع شهروند تغییر کند.

کودکان نمی توانند در بازی شطرنج ژئوپلیتیکی مهره باشند. ما نمی‌توانیم مشکلات یک حوزه قضایی را با اصرار به پرداخت هزینه کودکان در حوزه دیگر حل کنیم.