این مقاله هوشمندانه توسط یکی از همکاران وکلای اسکاتلند، توماس راس KC*، نمونه ای عالی از استفاده از یک مرجع فرهنگی معروف برای نشان دادن یک موضوع حقوقی است. در این مورد، از آهنگ "Delilah" توسط خواننده ولزی تام جونز برای برجسته کردن تفاوت بین قوانین جزایی اسکاتلندی و انگلیس در مورد جنایت شور استفاده می شود. همچنین یک پدیده روانی را برجسته می کند. هنگامی که ما نسبت به سوگیری منفی ناخودآگاهی که چنین ارجاعی می تواند ایجاد کند حساس شویم، چگونه پذیرش اجتماعی برخی ارجاعات فرهنگی می تواند در طول زمان تغییر کند. در این مقاله به تقویت رفتار منفی از طریق آهنگ محبوبی که در مسابقات راگبی ولز خوانده می شود، مربوط می شود. مقاله…

من اخیراً بحث رادیویی بسیار پر شوری را در مورد این سوال که آیا اتحادیه راگبی ولز باید هواداران خود را از خواندن آهنگ Delilah استاندارد تام جونز در مسابقات منع می‌کرد، گرفتم. کمک به زنان ولز تا حدودی برای این تصمیم اعتبار قائل شد و سال‌ها استدلال کرد که اشعار این آهنگ می‌تواند تأثیری بر «عادی‌سازی» خشونت علیه زنان داشته باشد. این بحث مرا به این فکر واداشت که چه تعداد از شنوندگان از تأثیر شدیدی که سناریوی شرح داده شده در آهنگ بر حکم صادر شده برای قاتل طرد شده می‌گذارد، قدردانی می‌کنند، اگر جنایت در پیزلی به جای پونتیپرید اتفاق می‌افتد.

وقتی فهمیدم چند نفر از تماس گیرندگان ادعا می کنند که با متن ترانه آشنایی ندارند، کمی شگفت زده شدم. «دلیلا» داستان مردی را روایت می‌کند که از خانه شریک زن خود عبور می‌کند تا شاهد خیانت جنسی او باشد (شعرانه به عنوان «سایه‌های سوسوی عشق بر کور او» توصیف می‌شود). او منتظر ماند تا معشوق اسرارآمیز او رانده شود، سپس وقتی دلیله در را باز کرد با چاقو او را کشت.

بسیاری تعجب خواهند کرد که بدانند در سال 2023 در اسکاتلند، این واقعیت که قتل عمدی یک زن در این زمینه انجام شده است، کاهش جرم از قتل به قتل غیرقانونی را توجیه می کند.

خوانندگان انتظار دارند که کشف خیانت جنسی توسط قاضی صدور حکم به عنوان عاملی در نظر گرفته شود که بر حکم تأثیر دارد، اما این تأثیر ویژه عامل «خیانت» است که ارزش اظهار نظر دارد.

برای نشان دادن موضوع، اگر همسایه جدیدی به آپارتمانی زیر من نقل مکان می کرد و هر شب از نیمه شب تا ساعت 6 صبح (به سبک کشیش زننده در پدر تد) موسیقی جنگلی با صدای بلند پخش می کرد، که من بعد از سه ماه کرک کردم و گرفتم. اقدام مستقیم برای آشنایی مجدد با سکوت شبانه، رفتار غیر همسایه متوفی هنگام صدور حکم مورد توجه قرار خواهد گرفت، اما جرم همچنان قتل خواهد بود. این حکم همچنان یکی از حبس ابد خواهد بود، هر گونه تخفیف برای تخفیف در قسمت مجازات بیان می شود (دوره ای که باید قبل از هرگونه درخواست آزادی مشروط انجام شود). اگر بخشی از مجازات 16 سال تعیین می شد، من باید هر روز از آن دوره را قبل از آزادی در نظر بگیرم.

در مقابل، اگر همسایه دوستدار موسیقی جنگلی من برای جشن گرفتن حبس من بیرون می رفت، برمی گشت و دوست دخترش را در حال بازسازی سناریوی دلیله با یکی از همکارهایم می دید و به اجرای دوباره اشعار تا پایان مرگبارشان ادامه می داد، می توانست ادعای نوع خاصی از زندگی کند. کاهش؛ یعنی تحریک قانونی بر اساس خیانت جنسی، که می تواند جرم را از قتل به قتل مقصر کاهش دهد. در واقع، او می تواند ادعای تحریک قانونی کند، حتی اگر "سایه های سوسو زننده عشق را بر کور او" ندیده باشد، اگر او به خیانت خود به او اعتراف کند کافی است. با فرض محکومیت 12 سال حبس برای قتل غیرقانونی، احتمال اینکه او در 6 سال - 10 سال کامل قبل از من - بیرون بیاید، وجود دارد.

این "استثنا" همیشه برای من عجیب بوده است. تخفيف جرايم سنگين به اشکال مختلف صورت مي گيرد. همه ما با والدینی که علیه مجرمی که فرزندش را مورد آزار و اذیت قرار داده است، همدردی می کنیم. همه قضات ما این واقعیت را در هنگام صدور حکم در نظر می گیرند - اما حتی تخفیف با آن کیفیت باعث کاهش جرم از قتل به قتل مقصر نمی شود - و مجازات حبس ابد در پی خواهد داشت. پس چرا باید اعتراف به خیانت چنین تأثیر عمیقی داشته باشد؟

همانطور که اغلب در مورد حمایت از زنان اتفاق می افتد، همکاران انگلیسی ما سریعتر و قاطعتر عمل کردند. در شرایطی که R v Smith [2000] AC 146 لرد هافمن مشاهده کرد 'امروز مالکیت مرد نباید دلیل قابل قبولی برای از دست دادن خویشتن داری باشد که منجر به قتل می شود.. قانون بازپرسان و عدالت در سال 2002 به دنبال آن ارائه شد "در تعیین اینکه آیا از دست دادن خودکنترلی دارای محرک واجد شرایط است یا خیر، این واقعیت که کاری انجام شده یا گفته شده به خیانت جنسی منجر شده است باید نادیده گرفته شود." (بخش 55)

کمی آرامش برای کسانی که این موضوع را مانند من می بینند - این موضوع در حال حاضر توسط کمیسیون حقوقی اسکاتلند به عنوان بخشی از "مقاله بحث در مورد عنصر ذهنی در قتل" (مقاله بحث شماره 172) در حال بررسی است. این مقاله در حالی که اشاره می کند که این استثنا "قرن ها بخشی از قانون اسکاتلند" بوده است، "اینکه آیا دلایل وجود و تداوم استثنای خیانت در جامعه امروز قابل قبول است" تردید دارد و خاطرنشان می کند که "ممکن است تصور شود که دفاع مستقر است. با نارضایتی از کمپین دولت اسکاتلند علیه آزار خانگی».

«دفاع» - اگرچه برای مردان و زنان در دسترس است - به نظر می رسد از یک سوگیری جنسیتی ذاتی رنج می برد. همانطور که توسط لرد نیمو اسمیت بیان شد دوروی 2001 SCCR 553 «در حالی که هیچ نظری در مورد آن ابراز نمی‌کنم، می‌دانم که انتقاد جدی که ممکن است به قانون وارد شود این است که ... اغلب مرد قاتل و یک زن قربانی است».

    کاغذ ثبت می کند اکثر تمرین‌کنندگان در مشاوره‌های غیررسمی ما از قانون فعلی به‌عنوان رویکردی غیرقابل قبول و باستانی ناشی از مفاهیم منسوخ شرافت و تملک جنسی مردان انتقاد کردند.»

     تمام می شود ما در نظر داریم که لغو دفاع جزئی از تحریکات خیانت جنسی در موارد قتل را توصیه کنیم. آیا مشاوران موافق هستند؟'. این مشاور انجام می دهد - شما چه فکر می کنید؟

(*مقاله با کسب اجازه از شما بازنشر شده است توماس راس کی سی)

توجه: اگر می‌خواهید بدانید که چگونه دولت‌ها باید به دنبال تغییر فرهنگ خشونت جنسی از طریق سیاست‌های بهداشتی و قانونی باشند، به جدیدترین مقاله بنیاد پاداش در مورد این موضوع مراجعه کنید: «استفاده مشکل‌زا از پورنوگرافی: ملاحظات حقوقی و سیاست‌های بهداشتی».